- شه نگار
- فریب و دغای عظیم
معنی شه نگار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگارندۀ کله، کنایه از فراش، پرده دار
تنفس نگار، دستگاهی که حرکات ریه ها را ثبت می کند، اسپیروگراف
سر شکون نگار: زاور (خادم) فراش: (فرمان صدور یافت که آیین دلفریب پیدا کنند کله نگاران پرهنر)
نگارنده جواهر زینت دهنده گوهر، مزین بجواهر مرصع گوهر نشانده: تاجی گوهر نگار بر سر نهاد
اولین تار سازها تار بم و گنده
تندی و تیزی، شتاب
گیاهی خاردار با برگ هایش سیاه یا قرمز تیره و ریشۀ سبز، خالوما